loader-img
loader-img-2
پاتوق کتاب
  1. خانه
  2. بلاگ
  3. Mag | ادبیات
سفرنامه هایی از جنس لطافت از سرزمین عشق: معرفی 3 سفرنامه قاجاری
سفرنامه هایی از جنس لطافت از سرزمین عشق: معرفی 3 سفرنامه قاجاری
 خانم مارگریت دوراس در کتاب «نوشتن و همین و تمام» بر این اعتقاد است که: «مردها تحمل این را ندارند؛ تحمل زنی را که بنویسد. عذاب آور است برای مرد، دشوار است.»مسأله نوشتن طی اعصار مختلف از دغدغه‌های فکری و اصلی انسان بوده؛ چرا که نوشتن بعد از گفتار، بهترین و مؤثرترین راه برای برقراری ارتباط با هم‌نسلان و آیندگان بوده است؛ مسأله‌ای که جنسیت‌بردار نبوده، نیست و نخواهد بود. موضوعی که با ورود مشهود زنان نویسنده به دنیای کلمات و نوشتن، مورد دغدغه و شکایت بسیاری از مردان نویسنده قرار گرفت.شاهد مثال این حرف، نمونه‌های جهانی از نویسندگان زنی هستند که به دلایل مختلف، سال‌ها با اسم مستعار مردانه به فعالیت نویسندگی‌شان ادامه دادند. این مسأله بخصوص در قرن 18 و 19 اوج گرفت. خواهران برونته، با نام های مستعار کوریر، الیس و آکتون؛ نویسنده داستان زنان کوچک، لوئیزا می الکات با نام مستعار مادلین بی استرن؛ ماری آن ایوانس خالق اثر آدام بد با نام مستعار جورج الیوت؛ جی کی رولینگ نویسنده داستان مشهور هری پاتر با نام مستعار روبرت کالبریث از جمله زنان مشهور در سطح جهانی هستند که آثار خود را با نام مستعار به چاپ رسانده اند. زنانی که پس از نشر کتاب‌هایشان و اقبال عموم به کلمات و نوشته‌هایشان شهرت جهانی یافتند.در ایران نیز در همین زمان که با دوران پادشاهی قاجار هم‌زمان است، زنان از محدودیت‌ها، خانه‌نشینی‌ها و جامعه‌گریزیِ فرمایشی، رنج‌های فراوانی می‌بردند؛ اما از آنجا که زنان ایرانی از هوش، ذکاوت و استعداد حل مسئله برخوردار بودند، اجازه ندادند که سلطه محدودیت‌ها، عقل، درایت، روحیه هنرمندی و جسارت در اجتماع را از آن‌ها سلب کند. انجام سفرهای بیرون از شهری بدون محارم و به صورت مستقل از جمله مسائلی بوده که زنان در دوران قاجار به آن اهتمام ویژه‌ای داشته‌اند. به دنبال همین سفرها بوده که عده‌ای از زنان خوش‌قلم، به نگارش خاطره‌ها و اتفاقاتی که در طول سفر برایشان اتفاق می‌افتاده، اقدام کرده و حاصل آن سفرنامه‌هایی به قلم زنان شده است. سفرنامه‌هایی که پر است از شخصیت‌ها، مکان‌ها، زمان‌ها، بوها و طعم‌ها و گرما و سرمای فصل‌ها، شرح خیانت‌ها و عشق‌ها، مرگ‌ها و زندگی‌ها. چادر کردیم رفتیم تماشا، سفرنامه عالیه خانم شیرازی؛ سه روز به آخر دریا، سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری؛ خانم! فردا کوچ است، سفرنامه سکینه سلطان (وقارالدوله) از جمله کتاب‌های انتشارات اطراف است که در زمینه سفرنامه‌نویسی با نثر قاجاری به چاپ رسیده است. این کتاب‌ها هر کدام به سفر یکی از خانم‌های دوران قاجار می‌پردازند؛ این سفرنامه‌ها کتاب‌های خوش‌خوانی هستند که با توجه به نثر خاصشان مخاطب را شهر به شهر، کاروانسرا به کاروانسرا و اشتر به اشتر همراه با خود به سفر خواهند برد. چادر کردیم رفتیم تماشا، سفرنامه عالیه‌خانم شیرازی، همزمان با حکومت ناصرالدین شاه نگاشته شده است. در بخش اول نویسنده در مورد شروع سفرش از کرمان، رفتن به بمبئی و سختی‌ها و ماجراهای سفر حج و عتبات می‌نویسد و در بخش دوم با پایان سفر حج و رسیدن به تهران نوع نگارشش تغییر می‌کند. سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری، سه روز به آخر دریا، که نویسنده اش مشخص نیست، سفرنامه سفر شاهزاده خانم برای یک سال از طبس به قصد زیارت عتبات عالیات و مکه است. از همان آغاز سفرنامه می‌فهمیم که راوی زنی باسواد و نکته‌سنج و تیزبین است که تمایلی به زیاده‌گویی ندارد. هر چند ثروتمند و سرشناس است اما جاده با او همان می‌کند که با دیگران. در سفرنامه خانم! فردا کوچ است که سومین جلد از این سفرنامه هاست، شرح سفر سکینه سلطان ملقب به وقارالدوله است که سفرش را چهار سال بعد از کشته شدن شاه و زمانی که به همسری معتصم الملک درآمده شروع می کند ولی همچنان در این سفر به یاد ناصرالدین شاه است و خاطراتی را از او ذکر می کند. اما ویژگی مهم نوشته‌های زنان مخصوصا سفرنامه‌ها و خاطره‌نوشته‌ها جزئی‌نگری و توجه به مسائلی است که طعم روزمرگی و زیستن را به کام مخاطب شیرین می‌نشاند. بخشی از کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا صبح چهارشنبه دوم بار کردیم. هفت فرسخ راه آمدیم. در راه دو نفر سنی از شتر افتادند، مردند. در همین منزل آن‌ها را دفن کردند. در این بیابان خار مغیلان بسیار و کهور و غیره بود. آب هم در این منزل نبود. شب ماندیم. طلوع صبح پنج شنبه سوم بار کردی. شش فرسخ راه آمدیم. در این منزل‌ها سنگلاخ‌های غری بود. از مکه که بیرون آمدیم. شب‌ها چنان سرد است که با لحاف می‌خوابیم. بنده سرما خوردم. سه روز است تب کردم. الهی خداوند مرا در غربت ناخوش نکند. کتاب‌های معرفی شده در این مطلب را می‌توانید با کد تخفیف ارسال رایگان: blog1 از پاتوق کتاب خریداری کنید. به قلم "نجمه نیلی‌پور"
ادبیات چیست؟
ادبیات چیست؟
ادبیات بن‌مایه شعور و فرهنگ در هر ملت و سرزمین به حساب می‌آید و به همین سبب این عرصه در میان تمامی مللی که به تمدن ارج می‌نهند، جایگاه ویژه‌ای دارد. اساسا ادبیات را می‌توان زبان واحد یک ملت دانست که با تمام اختلاف‌ها می‌تواند انسان‌ها را به یکدیگر نزدیک کند. در تاریخ شفاهی و مکتوب ایران، ادبیات نقش بسیار مهمی دارد و عموما مردم جهان ایرانیان را به ادب فارسی و تاریخچه غنی آن می‌شناسند. در ادامه این مطلب می‌خواهیم ببینیم ادبیات چیست و چه جایگاهی دارد. با ما همراه باشید. تعریف ادبیات: ادبیات چیست؟ برای این‌که بتوانید با گونه‌های ادبی مختلف آشنا شوید، ابتدا باید بدانید ادبیات چیست و به چه نوشته‌هایی می‌توان ادبیات گفت. تعریف کلی که از این واژه وجود دارد، شامل هر نوع اثر مکتوبی می‌شود. در حقیقت از گذشته تا به امروز از این کلمه برای تمامی سخنانی استفاده می‌شده که از سطح سخنان محاوره‌ای و روزمره فراتر ‌بوده و مستقیما احساسات خواننده را مورد هدف قرار می‌داده‌اند. این احساسات می‌تواند غم، شادی، عشق، هیجان، خشم و یا هر چیز دیگری باشد. در تعریف ملی و میهنی نیز ادبیات به تمام متن‌هایی اطلاق می‌شود که در تاریخ یک ملت ماندگار شده‌ و نمود برجسته‌ای یافته‌اند. در این تعریف، متن‌ها به‌طور کلی به دو دسته شعر و نثر تقسیم می‌شوند که در هر کدام از این گونه‌های ادبی آثار بسیار ماندگار و باکیفیتی در ادبیات ملل خلق شده است.حتما بخوانید: ادبیات داستانیانواع ادبیات حال که دانستید ادبیات چیست، وقت آن رسیده که با انواع ادبیات آشنا شوید و وجه تمایز هر یک را بدانید. ادبیات، گونه‌های مختلفی دارد که در هر کدام از این گونه‌ها آثار بسیار ماندگار و درخشانی خلق شده است. عمده‌ترین و جهانی‌ترین این گونه‌ها ادبیات حماسی، ادبیات غنایی، ادبیات نمایشی و ادبیات تعلیمی هستند. در ادامه هر یک را به تفکیک به شما معرفی خواهیم کرد.   ادبیات حماسی ادبیات حماسی گونه‌ای مهم از ادبیات است که در تاریخ ادبی بسیاری از کشورها نقش مهمی داشته و آثار درخشانی در آن زمینه پرداخته شده است. ادبیات حماسی هر ملت در حقیقت تاریخ شفاهی همان ملت است که بخشی از این تاریخ به ضرورت به شکل مکتوب درآمده است. واژه حماسه به‌تنهایی معنای شجاعت و دلیری می‌دهد و اصطلاحا در ادبیات به آثاری «حماسه» می‌گویند که در وصف زندگی و نبردهای پهلوانان و دلیران یک سرزمین نوشته یا سروده شده است. برای مثال شاهنامه فردوسی یکی از معروف‌ترین آثار حماسی تاریخ ادبیات ایران به شمار می‌آید که شهرتی جهانی دارد. شاید ادبیات حماسی در نگاه اول محتواهایی مشتمل بر کشورگشایی شاهان، نبرد، دعوا بر سر تاج و تخت و ... را برایتان خاطرنشان کند، اما همه‌ ادبیات حماسی این نیست و نمی‌توان این گونه‌ ادبی غنی را تنها به قصه‌های جنگ محدود کرد. البته که جنگ و نبرد پهلوانان جز جدانشدنی شاهنامه است اما در کنار این نبردها، نویسندگان داستان‌ها و منظومه‌های حماسی مفاهیم متنوع و مهم دیگری را نیز جای می‌دهند. مفاهیمی که بیان‌گر آرمان‌های یک ملت است. این آرمان‌ها می‌تواند شامل آزادی‌خواهی و عدالت‌خواهی مردمان یک سرزمین باشد که برای به دست آوردن آن جان خویش را کف دست گذاشته و به جنگ استبداد می‌روند. آثار حماسی کهن عموما منظومه‌های بسیار بلندی هستند که داستان‌های مختلفی در آن گنجانده شده است. داستان‌هایی که با زندگی مستقیم مردم عجین شده است. نه فقط در شاهنامه، که در حماسه‌های کهنی مانند ایلیاد و اودیسه، اسب تروا و ... نیز چنین داستان‌های فاخر و غنی را می‌توان دید. ادبیات حماسی از اساس با جامعه‌شناسی و اسطوره‌شناسی پیوند خورده و نمی‌توان این سه را از هم جدا کرد. این شاخه مهم از ادبیات زمینه‌هایی دارد که با شناخت آن‌ها می‌توان آثار حماسی را از دیگر آثار بازشناخت. این زمینه‌ها عبارتند از: زمینه قهرمانی، زمینه داستانی، زمینه خرق عادت و زمینه ملی. زمینه قهرمانی عموما اولین چیزی که بعد از شنیدن نام حماسه و ادبیات حماسی به ذهن مردم می‌رسد، پهلوانان و قهرمانان یک داستان باشد. دلیل این امر هم واضح است. بخش اعظمی از حماسه را قهرمانان آن می‌سازند و حماسه‌سرایان تلاش دارند تصویری که از قهرمانی و پهلوانی این افراد می‌سازند، ارزش بصری، تعلیمی و هنری بسیار بالایی داشته باشند. زمینه داستانی زمینه مهم دیگری که آثار حماسی را می‌سازد، زمینه داستانی است. همان‌طور که گفتیم، حماسه‌ها عموما منظومه‌های طولانی داستانی هستند که در آن احوال زندگی و نبردهای پهلوانان یک ملت شرح داده می‌شود. در حقیقت حماسه‌سرا با خلق یک داستان فاخر قهرمانان را در ذهن مردم ماندگار و جاویدان می‌کند. زمینه خرق عادت یکی از مهم‌ترین و بارزترین ویژگی‌های داستان‌های حماسی، خرق عادت است. اگرچه حماسه را می‌توان تاریخ شفاهی ملتی دانست که سینه به سینه نقل شده تا به‌صورت مکتوب دربیاید، اما نمی‌توان اعمال و کنش‌های پهلوانان این داستان‌ها را هم‌تراز با مردم عادی دانست. عموما در داستا‌ن‌های حماسی شخصیت‌ها از پس کارهایی برمی‌آیند که از منطق خارج است و نمی‌توان به‌راحتی توجیه‌شان کرد. این شخصیت‌ها حوادثی عجیب و خارق‌العاده را در خلال داستان پدید می‌آورند و همین حوادث شگفت‌آور است که حماسه را تبدیل به یک گونه ادبی متمایز و غنی می‌کند. زمینه ملی زمینه مهم دیگر حماسه، زمینه ملی آن است. حوادث و شخصیت‌های داستان‌های حماسی اگرچه بخشی از قصه‌ای هستند که نویسنده و شاعر خلق کرده است، اما نمی‌توان آن‌ها را چیزی جدا از واقعیت‌ها دانست. در واقع قهرمانان و حتی شخصیت‌های منفی داستان‌های حماسی بخشی از خصوصیات اخلاقی مردمان یک عصر را منعکس می‌کنند و به همین سبب داستان‌های حماسی را می‌توان بخشی از تاریخ یک ملت دانست. ادبیات غنایی ادبیات غنایی گونه‌ای مهم از ادبیات است که شامل اشعار و متونی می‌شود که در آن شاعر با استفاده از عواطفش داستان یا ماجرایی را شرح می‌دهد و مسائلی مانند عشق، وصال، فراق، رنج و ... را منعکس می‌کند. با این تعریف، در ادبیات غنایی هر ملت عواطف و احساسات بر سایر امور و عناصر غالب می‌شوند و هر نویسنده و شاعری که بتواند این عواطف و احساسات را به شکل بهتری بیان کند، سخنش تاثیر بیشتری خواهد داشت و مخاطب را مدهوش خواهد کرد. ادبیات غنایی را می‌توان ناب‌ترین گونه‌ ادبی تاریخ ادبیات هر ملت دانست. از شاخصه‌های مهم این گونه ادبی می‌توان به عارفانه بودن، شاعرانه بودن، سیال بودن احساسات، ایجاد فضایی غم‌انگیز و ... اشاره کرد که فقدان هر یک از این‌ها موجودیت آثار غنایی را از بین می‌برد. ادبیات غنایی مستقیما با روح آدمی در ارتباط است و بخش‌های خفته جان انسان‌ها را بیدار می‌کند. این شاخه از ادبیات عموما قصد تعلیم و اندرز ندارد و شاید به همین علت است که آثار غنایی هر سرزمین میان مردمان آن‌جا از محبوبیت بسیاری برخوردار است. شاعران و نویسندگان حوزه ادبیات غنایی عموما انسان‌هایی با عواطف غنی و حالات روحی به‌خصوصی هستند که تلاش دارند احساساتشان را به فراخور زمان و موقعیت برای مخاطب در قالب شعر یا نثر شرح دهند. البته عموما شعر نقش پررنگ‌تری در میان آثار غنایی دارد و در این اشعار موضوعاتی مانند دین، مدح، مرثیه، حبسیات، حسب حال ‌و ... نیز شرح داده می‌شود. در ادب فارسی شاعرانی مانند حافظ، نظامی، سعدی، مسعود سعد سلمان و مولانا از چهره‌های برجسته به شمار می‌آیند که آثارشان شهرتی جهان دارد و در بهترین مراکز آکادمیک دنیا تدریس می‌شود.حتما بخوانید: چرا باید داستان بخوانیم؟ ادبیات نمایشی ادبیات نمایشی گونه‌ای مهم دیگر از ادبیات است که از زمان یونان باستان موجودیت داشته و مورد استفاده قرار می گرفته است. در حقیقت می‌توان گفت ادبیات نمایشی به شکل یک واسطه میان ادبیات و صحنه نمایش قرار می‌گیرد و با استفاده از آن بازیگران یک نمایش صحنه‌ای می‌توانند به شکل منطقی‌تری به ایفای نقش‌شان بپردازند. از طرف دیگر می‌توان گفت ادبیات نمایشی شکلی از داستان است که نویسنده آن تمام جزئیات صحنه -چه بصری و چه محتوایی- را در آن وارد کرده و به‌عنوان یک راهنمای مسیر از آن برای به پایان رساندن یک اجرای نمایشی استفاده می‌کند. شکل استفاده نویسنده هم اهمیت زیادی دارد، زیرا باید به گونه‌ای باشد که نهایت تاثیر را روی مخاطب بگذارد و معنا را به‌طور کامل به او برساند. همان‌طور که گفتیم، خاستگاه این ادبیات به یونان باستان برمی‌گردد و امروزه در جای جای جهان شناخته‌ شده است. با گذشت زمان این شکل از ادبیات به شکل متن نمایشنامه‌ها درآمدند و روی صحنه‌های تئاتر اجرا شده‌اند. با قطعیت نمی‌توان گفت اولین تئاتر در چه سرزمینی اجرا شده است، اما از قدیم‌الایام از نوشته‌های باستانی چنان برمی‌آید که یونانیان از تئاتر به‌عنوان یک ابزار مهم برای پرستش خدایانشان استفاده می‌کرده‌اند و در حقیقت نمایش برای آن‌ها یک آیین سنتی برای افتخار به خدایان و طبیعت بوده است. در نهایت هم به‌تدریج ادبیات نمایشی شکل رسمی و جدیدی به خود گرفت و امروزه در تمامی کشورها این گونه از ادبیات شمایلی زنده و جریان‌ساز دارد و هنرمند از آن برای انتقال مفاهیم گوناگون بهره می‌گیرد.بیشتر بخوانید: بهترین های ادبیات ایران؛ 10 رمان ایرانی که باید بخوانیمادبیات تعلیمی گونه‌ای دیگر از ادبیات، ادبیات تعلیمی و اندرزی نام دارد که آثار و متون برآمده از آن سعی دارد معارف یا علومی مانند علوم مذهبی، علوم فلسفی و ... را منتشر کند. هدف از انتشار چنین متونی در وهله اول تاثیرگذاری و دادن پند و اندرز به شنونده است. تاریخ ادب فارسی از دیرباز تا کنون مهد آثار تعلیمی و اندرزی بوده و به جرأت می‌توان گفت دریایی بی‌پایان از این نوع متون در تاریخ مکتوب ما یافت می‌شود. چرا که عموما ایرانیان علاقه وافری به پیشرفت تمدن و اخلاق در میان مردمان داشته‌اند و همین دغدغه شریف منجر به خلق آثاری ماندگار و جاودان شده است. از گذشته این تعلیمات و اندرزها عموما به شکل تلویحی در داستان‌ها و شعرها بیان می‌شدند و برای مثال از قوی‌ترین و درخشان‌ترین گونه‌های این ادبیات می‌توان گلستان سعدی، کلیله و دمنه، مثنوی معنوی و حدیقه‌الحقیقه سنایی را نام برد. کلام پایانی ادبیات را نمی‌توان در یک جمله تعریف کرد، ادبیات را تنها می‌توان فهمید و درک کرد، چرا که این عرصه گستره‌ای مهم از تمدن هر سرزمین است که مردمان آن سرزمین برای آن ارج و احترام خاصی قائل هستند. ادبیات هر ملت مملو از آثار گرانبها در ژانرهای مختلف است، چنان‌که تلاش کردیم بخشی از مهم‌ترین این گونه‌ها را به شما معرفی کنیم.   منابع https://commons.wikimedia.org/wiki/Category:Epic_poems https://www.britannica.com/art/dramatic-literature https://en.m.wikipedia.org/wiki/Lyric_poetry https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ادبیات_تعلیمی https://en.m.wikipedia.org/wiki/Literature https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ادبیات
چرا باید داستان بخوانیم؟
چرا باید داستان بخوانیم؟
مطالعه، افق ذهن را گسترش می‌دهد و درک بهتری از دیگران ایجاد می‌کند. با این‌وجود، برخی افراد می‌خواهند بدانند از بین تمام ژانرهای ادبی، چرا باید داستان بخوانیم؟ ما در ادبیات داستانی با شخصیت‌ها یا شعرهایی برخورد می‌کنیم که عمیقاً با آن‌ها همذات پنداری می‌کنیم و افکار و احساسات عمیقمان را می‌بینیم که در شخص دیگری متجلی شده است. به‌همین دلیل، تشویق می‌شویم هنگام تصمیم‌گیری در زندگی روزمره به طیف کامل تجربیات انسانی توجه کنیم. از فواید خواندن داستان می‌توان به این مزیت نیز اشاره کرد که علاوه بر بهبود مهارت‌های نوشتاری به ما امکان می‌دهد دایره لغات خود را نیز گسترش دهیم. جامعه ادعا می کند که کسانی در زندگی موفق‌ترند که علایقشان بیشتر به علوم و ریاضیات متمایل باشد، درحالی‌که چنین نیست و اتفاقا افراد آگاه می‌دانند فواید خواندن رمان بسیار گسترده و عمیق است. ما در این مقاله قصد داریم توضیح دهیم که چرا باید رمان بخوانیم و به ادبیات داستانی توجه ویژه داشته‌باشیم. با ما بمانید. چرا باید داستان بخوانیم؟ از فواید خواندن داستان و رمان این که به افزایش آرامش کمک می‌کند مطالعه یکی از محبوب‌ترین روش‌هایی است که به ما کمک می‌کند سطح استرس خود را مدیریت کنیم. یک نظرسنجی در سال 2021 نشان داد که 43 درصد از مردم در بریتانیا دریافته‌اند که مطالعه به کاهش سطح استرس آن‌ها در دوران کرونا کمک کرده است. اما گاهی ممکن است فواید خواندن انواع داستان و رمان را دست کم بگیریم، درحالی‌که داستان‌ها می‌توانند زندگی ما را به گونه‌ای غیرقابل تصور غنی کنند و تغییر دهند. اگر هنوز می‌پرسید چرا باید داستان بخوانیم این را هم باید بدانید که مطالعه به سلامت جسمی، روانی و روحی ما کمک می‌کند و این فواید تا آخر عمر باقی می‌ماند.بیشتر بخوانید: تمرین چندبار زندگی‌کردن | مروری کوتاه بر 7 داستان برتر خارجینتایج یک نظرسنجی دیگر در سال 2021 نشان می‌دهد که مردم از فواید خواندن رمان برای مدیریت سطح استرس خود استفاده می‌کنند. تحقیقات انجام شده در سال 2009 اثرات یوگا، شوخ طبعی و خواندن کتاب را بر سطح استرس دانش آموزان آمریکایی اندازه‌گیری کرد و نشان داد که 30 دقیقه مطالعه، همان‌قدر باعث کاهش فشار خون، ضربان قلب و احساس ناراحتی روانی می‌شود که یوگا و طنزپردازی باعث می‌شوند. مغز هم درست مانند هر ماهیچه دیگری در بدن، برای قوی ماندن و سلامت به ورزش نیاز دارد و مطالعه، ورزشی است که می‌تواند باعث آرامش مغز شود. مطالعه کتاب‌هایی با موضوعات معنوی و داستانی می‌تواند فشار خون را کاهش دهد و احساس آرامش را به ارمغان بیاورد وعلائم افسردگی را کاهش دهد. افراد مبتلا به افسردگی اغلب احساس انزوا و بیگانگی می‌کنند. خواندن داستان به ما این امکان را می‌دهد که به‌طور موقت از دنیای خود بگریزیم و در تجارب خیالی شخصیت‌ها غرق شویم، در حالی‌که کتاب‌های غیرداستانی می توانند استراتژی هایی را آموزش دهند که ممکن است به مدیریت علائم کمک کند. رمان‌ها توجه را روی داستان متمرکز می‌کنند. خواندن کتاب، شامل ارتباطات یک شبکه پیچیده از مدارها و سیگنال‌ها در مغز است. همان‌طور که توانایی خواندن ما بیشتر می‌شود، آن شبکه‌ها نیز قوی‌تر و پیچیده‌تر می‌شوند. نتیجه این قدرت، ایجاد نوعی آرامش درونی است. بنابراین، آن کتابی را که در قفسه‌ افتاده و گرد و غبار روی آن جمع‌ شده است، بردارید، آن را باز و شروع به خواندن کنید و سفر خود را به‌سوی یک زندگی غنی‌تر بیاغازید. چرا باید داستان بخوانیم؟ خواندن داستان باعث افزایش همدلی می‌شود مطالعات نشان می‌دهند یکی از فواید خواندن داستان این است که می‌تواند به تقویت حس همدلی و هوش هیجانی کمک کند اما مخالفان علمی نیز وجود دارند که می‌گویند داده‌های این مطالعات واضح نیستند یا تفسیر داده‌ها جامع نیست. اما همدلی چیست؟ همدلی، عمل درک، آگاهی، حساسیت و تجربه ناب از ارتباط درونی با احساسات، افکار و تجارب دیگران بدون تجربه واقعی همان احساسات، افکار و تجربیات است. در ژانرهای تخیلی، مانند ژانر ادبی عاشقانه، هیجان انگیز، ترسناک یا فانتزی که اغلب از قوانین و فرمول‌های خاصی پیروی می‌شود، درک شخصیت‌ها معمولا دشوار است. یکی از فواید خواندن رمان و داستان این است که به خواننده نقشه راه داده نمی‌شود و خودش باید بفهمد که شخصیت‌ها از کجا می‌آیند، چه چیزی آن‌ها را تحریک می کند و حتی راوی چقدر قابل اعتماد است. همه این‌ها باعث می‌شود که خواننده کمی بیشتر عمیق شود تا چیزهایی را که به صراحت بیان نشده‌اند، درک کند. در واقع، ادبیات داستانی نیاز به همدلی خواننده دارد در حالی‌که ادبیات غیرداستانی با تنهایی مرتبط است و با حمایت اجتماعی رابطه منفی دارد.بیشتر بخوانید: شروع کتابخوانی + 17 راهکار عملی چرا باید داستان بخوانیم؟ خواندن داستان باعث افزایش دایره لغات می‌شود به گفته محققان، نوجوانانی که در اوقات فراغت خود مطالعه می‌کنند، 26 درصد بیشتر از کسانی که هرگز مطالعه نمی‌کنند، لغت می‌دانند. تیم تحقیقاتی مستقر در مؤسسه آموزشی UCL دریافتند نوجوانانی که اغلب مطالعه می‌کنند و به کتاب‌های زیادی دسترسی دارند، نسبت به همسالان خود واژگان بهتری پیدا می‌کنند. محققان با تجزیه و تحلیل نمرات حدود 11000 نوجوان 14 ساله در آزمون تمرین کلمه، دریافتند نوجوانانی که هر روز برای لذت مطالعه می‌کنند، 26 درصد بیشتر از آن‌هایی که در اوقات فراغت خود اصلا مطالعه نمی‌کنند، کلمات را درک می کنند و نوجوانان کتاب‌دوست، 42 درصد بیشتر از همسالان غیرکتاب‌دوست خود،کلمات را می‌فهمیدند.بیشتر بخوانید: چرا باید کتاب بخوانیم؟ برای بهتر زندگی کردن بیشتر بخوانید!همچنین، محققان دریافتند که اگر والدین در ارزیابی کلمات، خوب عمل کنند، فرزندانشان نیز عملکرد بهتری خواهند داشت. در این تحقیق مشخص شد مادران دارای مدرک فوق لیسانس به‌طور متوسط بیش از دو برابر کلمه درست در مقایسه با مادرانی که فاقد مدرک بودند، می‌دانستند و این مورد به فرزندانشان نیز منتقل می‌شد اما پیشینه خانوادگی هرگز به معنای تعیین قطعی سرنوشت یک فرد نیست. ارتباط بین مطالعه برای لذت و واژگان درواقع، نشان می‌دهد که اگر جوانان به مطالعه تشویق شوند، مسیر زندگی آن‌ها نیز بدون توجه به پیشینه‌شان تغییر خواهد یافت. از فواید خواندن داستان بهبود قوه تخیل است این واقعیت که فایده خواندن داستان برای سلامت جسم و روان بسیار زیاد است، برای هیچ‌یک از ما تعجب‌آور نیست. با این‌حال، آن‌چه بیشتر مردم در نظر نمی‌گیرند، اهمیت مطالعه در شکوفایی تخیل است. بله! دانشمندان با تجزیه و تحلیل دقیق مغز در حین مطالعه به این نتیجه رسیده‌اند که خواندن و خلاقیت به هم مرتبط هستند و خواندن ادبیات داستانی، تخیل را بهبود می‌بخشد. دانشمندان علوم اعصاب نیز متوجه شدند که ارتباط مغز در حین مطالعه و پس از مطالعه به‌طور قابل توجهی افزایش می‌یابد. این یعنی از طریق این افزایش اتصال، مغز ما قادر است سریع‌تر ارتباط برقرار کند، راه حل‌های بهتر و قطعی‌تری در زمان نیاز به حل مسئله ارائه دهد و در نهایت، تخیل و خلاقیت تقویت می‌شوند. دانشمندان همچنین متوجه شدند که حتی اگر مراکز اصلی که مسئول خواندن و درک مطلب هستند در سمت چپ مغز، که سمت تحلیلی است، قرار داشته‌باشند، مغز سمت راست نیز در طول مطالعه تحریک می‌شود. مغز راست مسئول تجسم است و به بیان واضح‌تر، بیشتر با تصاویر سروکار دارد تا با کلمات. تنها نتیجه منطقی که از این موضوع می‌توان گرفت این است که اگرچه مطالعه عمدتاً سمت چپ مغز را فعال می‌کند، این واقعیت که سمت راست نیز در حین خواندن تحریک می‌شود، نشان می‌دهد که خواندن ما را مجبور می‌کند چیزهایی را که در مورد آن‌ها می‌خوانیم، تجسم کنیم و به سمت راست خود آموزش دهیم، که نتیجه آن بهبود خلاقیت و تخیل است. از فواید خواندن داستان این است که شما را با واقعیت‌های جایگزین روبه‌رو می‌کند؛ جایی که همه چیز امکان‌پذیر است. داستان‌های تخیلی و به‌ویژه علمی تخیلی، به شما این حس را می‌دهند که هیچ محدودیتی برای تصور ذهن انسان وجود ندارد. قرار دادن مداوم خود در معرض داستان‌های شگفت‌انگیزی که در تخیل نویسندگان به وجود می‌آیند، به شما این حس را می‌دهد که هیچ محدودیتی برای آن‌چه ذهن می‌تواند به دست آورد، وجود ندارد و هرگونه پیش فرض منفی که ممکن است در مورد نحوه عملکرد مغز و تخیلات داشته‌باشید را از بین می‌برد. همچنین، برای بسیاری از خوانندگان، تجربه غوطه‌ور شدن در این واقعیت‌های جایگزین که در آن همه چیز با کمک ایده‌های نویسنده امکان پذیر است، به‌عنوان منبع الهام عمل می‌کند. پس جای تعجب نیست که اکثر نویسندگان، یا حداقل نویسندگان خوب، خوانندگان مشتاقی نیز هستند. برای یک نویسنده مشتاق، هیچ منبع الهامی بهتر و هیچ تمرینی بهتر از خواندن برای تقویت عضلات تخیل وجود ندارد. چرا باید رمان بخوانیم؟ خواندن داستان شما را شادتر می‌کند مشکل شادی این است که برای افراد مختلف می‌تواند معانی کاملا متفاوتی داشته‌باشد. در حالی‌که این احساس در افراد مختلف، بسیار مشابه است اما روش دستیابی به آن از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. مثلا برخی افراد ممکن است پس از بالا رفتن از یک کوه، نشستن در قله آن و لذت بردن از تماشای منظره، احساس خوشحالی کنند اما برخی دیگر از این تجربه، احساس بدی داشته باشند. با این‌حال ثابت شده که مطالعه تأثیر مثبتی بر خلق و خوی ما دارد. محققان دریافتند که خواندن، یادآوری، و حتی بحث در مورد کتاب‌های داستانی می‌تواند ما را شادتر کند. مطالعه می‌تواند خلق و خوی ما را برای بهتر شدن تغییر دهد، سلامت روان را بهبود بخشد، استرس را کاهش دهد و حتی طول عمر ما را افزایش دهد. همچنین، مطالعه مغز را در حالت خلسه مانندی، شبیه مدیتیشن قرار می‌دهد و همان فواید سلامتی، آرامش عمیق و رهایی درونی را به همراه دارد. خوانندگان منظم معمولا بهتر می‌خوابند، سطح استرس کمتر و عزت نفس بالاتری دارند و میزان افسردگی آن‌ها نسبت به افراد غیرکتابخوان کمتر است. چرا باید رمان بخوانیم؟ رمان‌ها حس موفقیت را ایجاد می‌کنند اگر احساس می‌کنید حرفه‌تان رو به شکست است، ممکن است وقت آن رسیده باشد که کتابی بردارید! چه در حوزه حسابداری باشید، چه در زمینه خلاقیت یا هر شغل دیگر، خواندن از هر نوعی می‌تواند به بهبود مهارت‌های نرمی که کارفرمایان به دنبال آن هستند، کمک کند. اگر هنوز می‌پرسید چرا باید داستان بخوانیم  باید بگوییم که مطالعه مکرر رمان و داستان معمولاً منجر به «پیامدهای شناختی مثبت» درباره خود می‌شود. به‌عبارت دیگر، هنگامی که مطالعه را به‌عنوان یک سرگرمی طولانی مدت انتخاب می‌کنید، ذهن خود را قوت می‌بخشید. افرادی که کتاب می‌خوانند اغلب از ترفندهای نویسندگان در کسب و کارشان استفاده می‌کنند و به‌جای این‌که مجبور باشند اصطلاحات و دستور زبان پیچیده ادبی را به خاطر بسپارند، به‌طور شهودی و خلاقانه متوجه می‌شوند که چگونه یک جمله، یک پاراگراف و یک متن را به درستی ساختار دهند. مهارت‌های نوشتاری بخش مهمی از مهارت‌های ارتباطی است. ازسوی‌دیگر، یک کتاب خوب باعث می‌شود که خواننده پس از ورق زدن آخرین صفحه کمی توقف کند، بیاندیشد و تخیل خود را پرورش دهد. این شیوه‌ خودآگاهی و تأمل، مؤلفه‌ بزرگ هوش هیجانی و خلاق است که به احساس موفقیت درونی و بیرونی می‌انجامد.بیشتر بخوانید: راهنمای خرید کتاب برای کتابخوان‌های مبتدی و حرفه‌اییکی دیگر از فواید خواندن رمان این است که به ما ایده می‌دهد و افق دیدمان را گسترده‌تر می‌کند. برای این‌که یک داستان جذاب باشد، باید سوالاتی را ایجاد کند که خواننده می‌خواهد به آن‌ها پاسخ دهد، سناریوهای احتمالی را تصور کند و مشتاق است که ببیند آیا پاسخ آن‌ها با آن‌چه واقعاً اتفاق می‌افتد، مطابقت دارد یا خیر. این عادت‌ها مهارت‌های حل مسئله را تقویت می‌کنند که به افراد کمک می‌کند تا از پیچیدگی‌های کاری و ارتباطی خود عبور کنند. از آن‌جایی که خوانندگان ادبیات داستانی، طیف وسیع‌تری از کلمات را از این طریق تجربه می‌کنند، اغلب به خوبی صحبت می‌کنند و می‌توانند خود را حرفه‌ای و موفق نشان دهند. همچنین، خواندن منظم کتاب به آن‌ها کمک می‌کند تا مهارت‌های هدف‌گذاری را ایجاد کنند که برای موفقیت و خلاقیت، حیاتی است. فواید خواندن رمان: رمان کمک می‌کند ذهن بازتری داشته‌باشید خواندن داستان می تواند به شما کمک کند ذهنی بازتر و خلاق‌تر داشته‌باشید. پژوهش‌ها می‌گویند افرادی که داستان کوتاه یا بلند می‌خوانند، در مقایسه با همتایان خود که مقالات غیرداستانی می‌خوانند، ذهن بازتری دارند. اگرچه خواندن متون غیرداستانی به ما اجازه می‌دهد تا اطلاعات کسب کنیم اما ممکن است همیشه به وسعت ذهن کمک نکند. یک پزشک ممکن است دانش دایره‌المعارفی درباره موضوع کاری و علمی خود داشته‌باشد، اما ممکن است افق دید بازی نداشته‌باشد. علاوه‌براین، نتایج یک مطالعه بر روی 3635 فرد بالای 50 سال نشان داد کسانی که روزانه 30 دقیقه کتاب می‌خوانند به‌طور متوسط 23 ماه بیشتر از افراد غیرکتابخوان یا مجله‌خوان عمر می‌کنند. یکی از دلایل این‌که چرا باید رمان بخوانیم این است که ظاهراً تمرین خواندن کتاب باعث ایجاد تعامل شناختی و بهبود واژگان، مهارت‌های تفکر و تمرکز می‌شود و همچنین می‌تواند بر همدلی، ادراک اجتماعی و هوش هیجانی تأثیر بگذارد که مجموع آن‌ها به باز شدن ذهن و افزایش طول عمر مفید کمک می‌کند. فواید خواندن رمان: خواندن رمان کیفیت خواب را بهبود می‌بخشد مشکلات خواب در جهان نسبتاً شایع است، به‌طوری که از هر 4 نفر، 1 نفر گزارش می‌دهد که خوب نمی‌خوابد. این مسئله برای افراد مختلف باعث ایجاد مشکلات خاصی می‌شود. تخمین زده شده که تقریباً یک سوم بزرگسالان 50 ساله و بالاتر در ایالات متحده از داروهای خواب استفاده می‌کنند. هرچند وسایل کمکی خواب غیردارویی مانند رفتار درمانی شناختی (CBT) نیز در دسترس است اما اغلب به زمان و تعهد قابل توجهی نیاز دارد و می‌تواند پرهزینه باشد که به‌جای آن می‌توان از کتاب درمانی در زمان خواب استفاده کرد.بیشتر بخوانید: چگونه بر خواندن تمرکز کنیم: 14 نکته آساندر پاسخ به اینکه چرا باید رمان بخوانیم، می‌توان گفت یکی از فواید خواندن داستان در رختخواب این است که کیفیت خواب را در مقایسه با زمان عدم مطالعه در رختخواب بهبود می‌بخشد. یک کتاب ممکن است مستقیماً ما را خواب آلود نکند اما فکرمان را از مشکلات روز منحرف می‌کند و باعث می‌شود راحت‌تر بخوابیم. کارشناسان به‌طور کلی توصیه می‌کنند که مردم به‌جای کتاب‌های غیرداستانی، شب‌ها داستان بخوانند. یک نظرسنجی نشان داد افرادی که قبل از خواب مطالعه می‌کنند، نه تنها بهتر می‌خوابند، بلکه سالم‌تر غذا می‌خورند و درآمد بیشتری هم دارند. فواید خواندن داستان: خواندن داستان‌ها امکان عدم قطعیت را فراهم می‌کند از کتاب‌ها برای بهبود مهارت‌های خواندن و توسعه درک تکنیک‌های ادبی استفاده می‌شود. خواندن داستان، بیشتر از هوش، بر ذهن ما تأثیر می‌گذارد و تأثیر زیادی بر خلاقیت ما دارد. مطالعات زیادی انجام شده است که ثابت می‌کند یکی از فواید خواندن رمان و داستان این است که امکان عدم قطعیت زندگی را نشان می‌دهد و به این وسیله، خلاقیت ما را بهبود می‌بخشد. اما چگونه؟ مطالعه تمرکز ما را بهبود می‌بخشد، مغز را تمرین می‌دهد و باعث می‌شود عضلات مغز کار کنند و در مجموع، نیاز به درگیری فعال دارد. در واقع، خواندن کتاب جایگزین تجربه می‌شود، افق تفکر ما را گسترده و یادگیری مداوم را امکان پذیر می‌کند. به این ترتیب، تخیل و خلاقیت تقویت می‌شود و به ذهن اجازه می‌دهد تا با تصور طرح داستان، رویدادها و درگیری‌های جدید، نسبی بودن رویدادهای جهان را تجربه کند.بیشتر بخوانید: ادبیات داستانی خواندن داستان و رمان باعث بهبود روابط می‌شود خواندن داستان یک راه عالی برای بهبود روابط ما است. مطالعه سطح استرس ما در رابطه را کاهش می دهد و به حفظ روابط بهتر با دوستان، شریک زندگی و اعضای خانواده کمک می‌کند. زمانی که مطلعه می‌کنیم، آرام هستیم و کمتر احتمال دارد که با دیگران دعوا کنیم. وقتی مطالعه می‌کنیم از روابط تخیلی چیزهای زیادی یاد می‌گیریم. این موضوع به درک بهتر مشکلات شریک زندگی نیز کمک می‌کند و به ما در مورد چیزهایی که می‌تواند به رابطه‌هایمان آسیب برساند، هشدار می‌دهد. سخن پایانی در این مقاله درباره فواید خواندن داستان و رمان صحبت کردیم. با خواندن این مطلب می‌توانیم به افرادی که می‌پرسند چرا باید رمان بخوانیم توضیح دهیم که چگونه خواندن داستان و رمان می‌تواند به درک بهتر زندگی، بهبود روابط، کاهش سطح استرس، بهبود خلاقیت و موفقیت کمک کند. منابع: https://www.bacp.co.uk/news/news-from-bacp/2022/3-march-world-book-day-the-mental-health-benefits-of-reading/ https://bookriot.com/reading-and-empathy/ https://cls.ucl.ac.uk/reading-improves-teenagers-vocab-whatever-their-background-say-researchers/#:~:text=Teenagers who read in their,for Longitudinal Studies (CLS). https://basmo.app/reading-and-imagination/ https://www.newyorker.com/culture/cultural-comment/can-reading-make-you-happier https://www.newyorker.com/culture/cultural-comment/can-reading-make-you-happier https://blog.tandymgroup.com/career-job-search/7-reasons-why-avid-readers-are-often-more-successful/#:~:text=Stanovich, frequent reading typically results,their careers as a result. https://www.inc.com/christina-desmarais/why-reading-books-should-be-your-priority-according-to-science.html#:~:text=Reading fiction can help you,counterparts who read nonfiction essays. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC8740874/#:~:text=Overall, reading a book in,14% favouring the intervention group. https://the-armijo-signal.com/10116/current-theme/reading-leads-to-creativity/#:~:text=Reading also helps people learn,and outcomes to think of. https://www.thehealthsite.com/sexual-health/love-and-relationships/reading-keeps-your-mind-sharp-its-good-for-your-relationships-too-728816/
معرفی بهترین رمان‌های ادبیات کلاسیک به انتخاب هوش مصنوعی chatgbt
معرفی بهترین رمان‌های ادبیات کلاسیک به انتخاب هوش مصنوعی chatgbt
در اینجا 10 کتاب ادبیات کلاسیک همراه با نویسنده‌هایشان و توضیح کوتاهی آمده است: "غرور و تعصب" نوشته جین آستین - داستانی از عشق، طبقات اجتماعی و انتظارات جامعه در انگلستان قرن 19. "موبی‌دیک" نوشته هرمان ملویل - داستان حماسی تعقیب بی وقفه کاپیتان آهاب از نهنگ سفید، موبی‌دیک. "کشتن مرغ مقلد" نوشته هارپر لی - بررسی قدرتمندی از نژادپرستی و نابرابری در جنوب آمریکا در دهه 1930. "جنگ و صلح" نوشته لئو تولستوی - رمان تاریخی گسترده‌ای که به زندگی اشراف روسی در دوره ناپلئونی می‌پردازد. "1984" نوشته جورج اورول - رمان دستوری که به خطرات توتالیتاریسم و نظارت در جامعه‌ای آینده اشاره دارد. "جین ایر" نوشته شارلوت برونته - داستان رشد یک مربی جوان و رابطه پرتنش با کارفرمایش، آقای روچستر. "گتسبی بزرگ" نوشته اف. اسکات فیتزجرالد - در دهه 1920، شکوفایی و ناامیدی رویا آمریکایی را تصویر می‌کند. "گیرنده در گنجه" نوشته جی. دی. سالینجر - داستان ماجراجویی‌ها و تأملات هولدن کولفیلد، نوجوان ناامید در شهر نیویورک. "دن کیشوت" نوشته میگل دو سروانتس - اغلب به عنوان اولین رمان مدرن شناخته می‌شود که داستان یک نجیب‌زاده پیر است که خود را شوالیه می‌پندارد. "ادیسه" نوشته هومر - اپوس یونان باستان که ماجراجویی‌های اودیسئوس را در تلاش برای بازگشت به خانه پس از جنگ تروا روایت می‌کند. این کتب ادبیات کلاسیک هستند که از آزمون زمان گذر کرده‌اند و همچنان به عنوان اثرات ادبی برجسته خوانده می‌شوند و جایگاه ویژه‌ای در ادبیات دارند. کتاب‌های معرفی شده در این مطلب را می‌توانید با کد تخفیف ارسال رایگان: blog1 از پاتوق کتاب خریداری کنید.
جستار چیست؟
جستار چیست؟
جستارها به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین گونه‌های ادبی نقش بسیار زیادی در بالا بردن سطح مطالعه جمعی دارند چرا که بسیاری از افراد به مطالعه و یادگیری علاقه‌مند هستند اما توان و حوصله خواندن متون علمی، انتقادی، فلسفی و ... سنگین و طولانی را ندارند. جستارها به چنین افرادی کمک می‌کنند که با مطالعه آشتی و علایق خود را پیدا کنند. علاوه‌براین، آن‌ها اساسا حاوی اطلاعات تاریخی، هنری، فرهنگی، علمی و ادبی بسیار مهمی هستند و در طول تاریخ، نویسندگان بسیار شاخصی دست به آفرینش چنین نوشتارهایی زده‌اند. در ادامه این مطلب می‌خواهیم نگاهی عمقی به مبحث جستار نویسی داشته‌باشیم و از ابتدا شرح دهیم که جستار چیست و چه تاریخچه‌ای را پشت‌سر گذاشته است. با ما همراه باشید. تاریخچه جستار نویسی درباره تاریخچه جستار نویسی ساعت‌ها می‌توان صحبت کرد. اگر کمی در منابع مختلف در ارتباط با این شاخه ادبی جستجو کنید، با نام جستارنویسان بزرگی چون دیوید فاستر و میشل مونتی بر می‌خورید. اما جستار نویسی از کجا آغاز شد و بشر از چه زمانی فهمید که می‌تواند در این گونه ادبی خود را بیازماید؟ در پاسخ به این سوال مهم می‌توان گفت که در اواخر قرن 16 میلادی و اوایل قرن 17، مجموعه‌های متعددی تحت عنوان Essay منتشر شد که از جمله‌ آن‌ها می‌توان آثار مونتنی و فرانسیس بیکن را نام برد. اما Essay چه بود؟ مجموعه‌ 3 جلدی که توسط مونتنی با عنوان Essays منتشر شد، در حقیقت شامل 107 نوشته‌ نسبتا کوتاه بود که در سال 1580 انتشار یافت و در میان نوشته‌های آن، عناوینی مثل «درباره دروغگویان»، «درباره دوستی»، «درباره ترس» و ... دیده می‌شد. به کلیدواژه «درباره» دقت کنید! اگر به سراغ جستارهای قدیمی و حتی جدید بروید، می‌بینید اکثر آن‌ها به شکل رسمی و اصولی «درباره» چیزی نوشته شده‌اند و ماهیتی مقاله‌گونه دارند؛ اما نه آن‌قدر علمی و خشک. فرانسیس بیکن هم چند مجموعه‌ با عنوان Essays منتشر کرده که در آن نوشته‌های کوتاهی در باب عشق، زیبایی، سفر و ... آورده است. اما اگر به شکل موشکافانه‌تر به این مسئله نگاه کنید، نمی‌توانید با قاطعیت بگویید که اولین جستار در تاریخ ادب جهان به این نویسندگان تعلق دارد. چرا که این‌ها مواردی هستند که به شکل صریح توسط نویسنده، Essays خوانده شده‌اند. در حقیقت اگر کمی به عقب‌تر بروید، می‌توانید در فرهنگ یونان، روم و حتی ایران هم نوشته‌هایی قدیمی را در این گونه ادبی ببینید. برای مثال بسیاری از ادیبان، رسائل خواجه عبدالله انصاری را از این نوع نوشته‌ها می‌دانند، بدون این که خود خواجه عبدالله هنگام نوشتن از گونه‌ای ادبی به نام Essays یا جستار آگاهی داشته‌باشد. تاریخچه و سیر تحول جستار نویسی در ایران حال که با تاریخچه جستار نویسی در غرب آشنا شدید، وقت آن رسیده کمی درباره شکل‌گیری روند این گونه ادبی در ادبیات ایران بدانید. یکی از بهترین و محبوب‌ترین جستارنویسان ایران، شاهرخ مسکوب است که هم خاطراتش و هم متن‌هایی که در رابطه با شاهنامه می‌نوشت را به این قالب ادبی در می‌آورد. محمد قائد نیز یکی دیگر از جستارنویسان معروف ایرانی است که در دفترچه خاطرات و فراموشی‌اش، جستارهایی درباره سانسور، احمد شاملو، نوستالژی و ... نوشته است. البته خودش به این نوشته‌هایش «مقاله» می‌گوید، اما در بخش‌های بعدی که در مورد تفاوت‌های جستار و مقاله صحبت کردیم، متوجه می‌شوید که چرا نوشته‌های محمد قائد به جستار نزدیک‌تر است تا مقاله. داریوش شایگان نیز یکی از اولین جستارنویسان و اولین روشنفکران ایرانی است که این قالب ادبی جذاب را برای نوشته‌های خود انتخاب کرد. از سوی دیگر، واقع‌نگاری‌ها و سفرنامه‌های نویسندگانی چون جلال آل احمد، علی شریعتی و مرتضی مطهری را می‌توان بخشی از تاریخچه جستار نویسی در ایران دانست. احمد شاملو نیز جستارهای درخشانی را در سرمقاله‌های خود به چاپ رسانده است. در سال‌های اخیر نیز مجلات بسیار حرفه‌ای و قابل احترامی مانند ناداستان، داستان همشهری و ترجمان، اقدام به جمع‌آوری و چاپ جستارها کرده و در این مسیر مخاطبان زیادی را به جمع خوانندگان این گونه نوشته‌ها اضافه کرده‌اند. اگرچه این گونه نوشتاری قدمت زیادی دارد، اما سده اخیر را می‌توان درخشان‌ترین دوران جستار نویسی در ایران دانست. چه بسیار نویسندگانی که در این مسیر، آثاری خواندنی به چاپ رسانیدند و چه بسیار مترجمانی که جستارهای تحسین‌شده در ادبیات اروپا و امریکا را به زبان فارسی ترجمه کردند. تفاوت داستان و مقاله با جستار چیست؟ اما تفاوت جستار با داستان و مقاله چیست؟ بر اساس چه معیارهایی می‌توان برخی نوشته‌ها را جستار خواند و برخی دیگر را در قالب داستان یا مقاله دسته‌بندی کرد؟ در پاسخ به این پرسش بنیادی، ابتدا باید بدانید که جستار چیست؟ جستار متنی است که اساسا با مقاله، رساله، جزوه و داستان تفاوت دارد و در کنار این تفاوت، ویژگی‌های مشترکی نیز دارد که باعث می‌شود بسیاری از افراد نتوانند این گونه‌های ادبی را از یکدیگر تمیز دهند. جستار را می‌توان نتیجه متنی از مشاهده موضوعی توسط نویسنده دانست و البته لزوما این نتیجه، محرک و انگیزه اصلی نویسنده برای نوشتن جستار نمی‌شود! بسیاری از اوقات نویسنده می‌نویسد تا تجربه کند، تا بتواند خرده تفکراتش را روی کاغذ بیاورد و ایده‌هایش را به مخاطب خود برساند. در واقع تنها تفاوت نویسنده جستار با خواننده جستار این است که نویسنده ترجیح داده که دست به قلم شود و اثری را خلق کند. نویسنده‌ جستار در دنیای نوشته‌های خود آزاد است که هر طور که می‌خواهد فکر کند و نظرش را در مورد موضوعی روی کاغذ بیاورد، بدون این‌ که بخواهد از همان ابتدا دنبال منبع و رفرنسی برای نوشته‌هایش باشد. ایده‌های نویسنده جستار می‌تواند موضوعات ساده و روزمره باشد و نیازی نیست حتما تاثیر علمی شگفت‌انگیزی روی بشریت بگذارد. فرق جستار با مقاله و داستان درست در همین ویژگی‌ها است. نویسنده جستارنویس می‌تواند قصه‌ای تخیلی بگوید، احساساتش را بیان کند و یا تحلیلی منطقی از یک پیش‌آمد داشته‌باشد. ساختار جستار چیست؟ جستار هم مانند هر گونه ادبی دیگری ساختار مخصوص به خود را دارد و در حقیقت نمی‌توان هر متنی را جستار دانست. بسیاری از افراد به‌‌دلیل منعطف بودن این گونه ادبی، هر نوشته‌ای را به آن می‌چسبانند و خود را جستارنویس می‌دانند. این در حالی است که برای نوشتن جستار هم باید اصولی را رعایت کرد. جستارها از سه بخش مقدمه، بدنه و نتیجه‌گیری ساخته شده‌اند. در ادامه ویژگی‌های هر یک از این بخش‌ها را اجمالا معرفی می‌کنیم. مقدمه جستار چیست؟ هدف از مقدمه‌نویسی در جستارها، مشخص کردن موضوع جستار برای مخاطب است تا بتواند زمینه‌ای کلی از موضوع را متوجه شود و با متن ارتباط برقرار کند. در هر مقدمه‌ای باید حداقل یک جمله کلیدی، اساسی و مهم وجود داشته‌باشد که کلیت جستار را شرح دهد. در حقیقت مخاطب با خواندن مقدمه قرار است به دنبال چیستی و ماهیت جستار و هدف از طرح مسئله اصلی را متوجه شود و در ادامه بداند نویسنده قرار است با چه روش و شیوه‌ای با این سوال برخورد کند.   مقدمه جستارها دارای دو بخش اصلی هستند. یکی از این بخش‌ها از مطالب کلی درباره موضوع اصلی آغاز می‌شود و به تدریج به مطالب و اطلاعات جزئی‌تر می‌رسد. بخش دیگر هم  شامل هسته اصلی جستار است و در حقیقت اطلاعات همان جمله کلیدی را مطرح می‌کند. مهم‌ترین بخش مقدمه، بخش دوم است که نویسنده باید تمام توانش را برای نگه داشتن مخاطب تا پایان جستار بگذارد. واضح است که هدف از نوشتن یک مقدمه خوب، ترغیب کردن خواننده‌ به ادامه دادن مطلب است و آن‌ چه که در ساختار محتوایی مقدمه اهمیت دارد، همین برانگیختن حس کنجکاوی مخاطب است. مقدمه به مثابه دریچه ورودی جستار عمل می‌کند و باید بتواند خواننده را تا پایان جستار، با متن همراه کند. نویسنده‌ها اصولا در مقدمه از یک بیت شعر جذاب، یک متن خاطره‌انگیز، ضرب‌المثل، حکایت، داستان و هر چیز دلنشین دیگری استفاده می‌کنند تا مخاطب با متن، هم‌ذات‌پنداری کند. بدنه جستار بخش مرکزی جستار را بدنه جستار می‌گویند. در حقیقت بدنه مهم‌ترین و اصلی‌ترین بخش متن است و نویسنده سعی می‌کند با رویکرد قیاسی، استقرایی و یا هر دو آن‌ها شروع به توسعه موضوع اصلی کند. اما هر کدام از این رویکردها چه تفاوتی دارند؟ در نوشتن متن با رویکرد روش استقرایی، نویسنده یک هسته کوچک‌تر از تز اصلی متن را با نگاه منحصربه‌فردش بزرگتر می‌کند. در رویکرد قیاسی روش نویسنده کاملا متفاوت و از کل به جز می‌رسد. روند شکل‌گیری متن با رویکرد ترکیبی، از نام آن مشخص است. نویسنده در این روش تلاش می‌کند به شکل ماهرانه‌ای بین دو رویکرد استقرایی و قیاسی حرکت کرده و مخاطب را از زاویه دیدهای مختلف با متن آشنا کند  بدنه جستار از پاراگراف‌های مختلف تشکیل شده است که اصولا هر پاراگراف باید جنبه‌ای از موضوع را تحت بررسی قرار داده و در عین‌حال با پاراگراف بعدی پیوند محتوایی داشته‌باشد. تعداد این پاراگراف‌ها نیز بسته به پتانسیل موضوع، توان نویسنده و مقدار عمق و بینش او می‌تواند متفاوت باشد. هر چند که نویسنده می‌تواند بدون محدودیت خاصی هر چقدر که می‌خواهد بنویسد، اما از آن‌جایی که جستارها متن‌هایی کوتاه هستند، بهتر است از زیاده‌گویی پرهیز شود تا خواننده بتواند به راحتی تا انتهای متن همراه نویسنده باشد. نتیجه‌گیری جستار جستارها برای پایان یافتن نیاز به نتیجه‌گیری دارند. نویسنده در بخش نتیجه جستار‌ اساسا به جمع‌بندی نکته‌های اصلی پرداخته و به مباحث مطرح شده نگاهی کلی می‌اندازد. در این بخش باید تز اصلی جستار مجددا مطرح شود تا ضمن فهماندن اهمیت آن به مخاطب، هدف از کلیت روندی که طی شد را مشخص کند. بخش نتیجه‌گیری در حقیقت حسن ختام جستار است و نویسنده می‌تواند با طرح پرسشی جدید، ذهن مخاطب را برای متن‌های بعدی آماده کند. انواع جستار چیست؟ جستار نویسی به‌عنوان یک گونه ادبی پرکاربرد و مهم انواع مختلفی دارد که نویسندگان با اتکا به آن‌ها مقاصدشان از نوشتن یک متن جستاری را مشخص می‌کنند. در ادامه هر یک از آن‌ها را اجمالا توضیح می‌دهیم. جستار روایی (narrative essay) جستارهای روایی اصولا برای مخاطبان جذابیت‌های زیادی دارند چرا که اساس این نوع جستار یک موتیو یا تم مرکزی دارد که قرار است نویسنده تمام روایت خودش را حول محور آن شکل دهد و پیش ببرد. در جستار روایی همچون داستان شخصیت، اتفاق، فراز و فرود و دیالوگ وجود دارد اما شکل ساختاری آن با داستان کوتاه متفاوت است. داستان‌ها اصولا حول محور یک موتیو خاص پیش نمی‌روند و همه چیز برای آن‌ها از پیش تعیین نشده‌ است. این در حالی است که جستارهای روایی بر محوریت یک نقطه مرکزی شکل می‌گیرند. علاوه‌براین، در داستان‌ها پس از این که گره ماجرا گشوده شد، مخاطب رها می‌شود ولی در جستار، مخاطب اصلا قرار نیست دنبال تعلیق یا گره‌ای خاص باشد و با پایان یافتن جستار، همه چیز برایش واضح می‌شود. جستار متعین یا تعریفی (definition essay) یکی از انواع پرکاربرد جستار، جستار تعریفی است که در آن نویسنده در اصل معنای یک عبارت یا اصطلاح را به مخاطبان توضیح می‌دهد. این مفاهیم می‌تواند مانند عشق، غم، شادی و ... انتزاعی بوده و یا مانند کتاب، درخت و ... عینی باشد. نویسنده این نوع جستارها سه بخش را در مطلب خود منعکس می‌کند:  بیان عبارت یا اصطلاحی که قرار است تعریف شود. ارائه اطلاعاتی صریح و روشن در مورد عبارت مذکور و تعریفات نویسنده ذکر حقایق، استدلال‌، مثال‌، داستان، حکایت‌ و هر چیز دیگری که بتواند مفهوم را به شکل بهتری به مخاطب برساند.جستار توصیفی (discriptive essay) در جستارهای توصیفی همان‌طور که از نامش پیدا است؛ قرار است موضوعی مانند تجربه‌ای شخصی، موقعیتی خاص، مکانی معین و یا هر چیز دیگری توسط نویسنده وصف شود. تفاوت جستارهای توصیفی با جستارهای تعریفی در این است که جستارهای توصیفی تماما موضوعات را به شکل عینی و ملموس با حواس پنج‌گانه وصف می‌کنند و این در حالی است که در جستارهای تعریفی ممکن است موضوعی انتزاعی مورد توجه نویسنده قرار بگیرد. خواننده با مطالعه جستارهای توصیفی در حقیقت به دنبال وصف موضوعی از دیدگاه و بینش نویسنده است و می‌خواهد ابهاماتی برایش روشن شود. جستار انتقادی (critical essay) جستار انتقادی این روزها میان نویسندگان محبوبیت ویژه‌ای پیدا کرده است. در این جستارها، نویسنده می‌خواهد مطلبی را با نگاه خودش که می‌تواند علمی یا احساسی باشد، ارزیابی، تحلیل و بررسی کند. نویسنده جستارهای انتقادی معمولا با ذکر شاهد مثال‌های منطقی و بیان استدلال‌های قابل پذیرش، سعی می‌کند نکات و ایده‌های موجود در مطلب را تحلیل کرده و با یک نگاه انتقادی زاویه دید مخاطب را تغییر دهد. جستار توضیحی (expository essay) جستار توضیحی نوعی دیگر از این گونه ادبی است که نویسنده در آن به شکل جامع و کامل به بررسی و ارزیابی یک ایده، موضوع و یا حتی استدلالی خاص برای اثبات آن ایده می‌پردازد و هدفش تفهیم عمیق و آسان آن به مخاطب است. برای مثال نویسنده‌ای که می‌خواهد یک تئوری علمی یا فلسفی را برای مخاطبش تبیین کند، از جستار توضیحی بهره می‌گیرد. به این صورت که با شیوه‌هایی مانند تصویرسازی، تحیلی و تفسیر آن ایده فلسفی را برای مخاطب راحت‌فهم‌تر کرده و دریچه‌ای جدید رو به او می‌گشاید. جستار تحلیلی (analytical essay) هدف نویسنده‌ از نوشتن جستارهای تحلیلی در حقیقت توضیح کامل، جامع و جزء به ‌جزء یک موضوع یا مفهوم برای درک بیشتر و آسان‌ مخاطب است. اما تفاوت آن با جستارهای توضیحی چیست؟ در جستارهای توضیحی نویسنده تلاش می‌کند یک موضوعی واحد را با توضیحات بیشتر، به کمک تصویرسازی و تفسیر به مخاطب بفهماند اما در جستارهای تحلیلی نویسنده اجزای مختلف یک موضوع را موشکافانه بررسی می‌کند تا بتواند کلیت یک مفهوم را برای مخاطب قابل‌فهم‌تر کند. جستارهای علت‌ و معلولی (cauase and effect essay) در آغاز این نوع جستارها، نویسنده دلایل و علل یک پیش‌آمد را مورد بررسی قرار می‌دهد و در وهله بعدی به سراغ نتایج یا همان معلول‌های آن علت می‌رود. این سیر تدریجی به مخاطب اجازه تحلیل شخصی می‌دهد و به نوعی خواننده می‌تواند خود را در روند رسیدن به نتیجه دخیل کند. آن‌ها هم می‌توانند به‌ شکل مستقل نوشته ‌شوند و هم می‌توانند در حد چند پاراگراف از جستارهای دیگر را اشغال کنند. اصولا دانشجویان و اساتید دانشگاهی از این نوعی جستارها برای سازمان‌دهی مطالب و نظرات‌شان بهره می‌برند. جستار جدلی (argumentative essay) هدف نویسنده از نوشتن جستارهای جدلی بیان برهان‌هایی از هر دو سوی دیدگاه نسبت به یک مسئله‌ای است که بین دو یا چند طیف ایجاد مناقشه کرده است. به بیان ساده‌تر، نویسنده می‌خواهد با نوشتن جستار جدلی نظریات دو طرف یک مسئله مناقشه‌برانگیز را در مقابل یک‌دیگر قرار دهد. حال ممکن است نویسنده نگاهی بی‌طرف به ماجرا داشته‌باشد و هر دو دیدگاه را متعادل بنویسد و یا بالعکس، نظریاتش طرف یک دیدگاه را بگیرد. این مسئله به عقیده نویسنده بستگی دارد و کسی نمی‌تواند او را در این باره شماتت کند. نویسنده برای نوشتن جستار توضیحی نیاز به تحقیق بسیار زیادی دارد چرا که یا قرار است با استدلال‌های محکم یک برهان را ثابت کند و اگر چنین نباشد هم قرار است تمامی براهین هر دو دیدگاه را بیان کند. منطقا در چنین نوشتاری اصطلاحا نباید مو لای درز استدلال‌های نویسنده برود! جستار قیاس و تقابل (compare / contrast essay) نویسنده در جستارهای قیاسی و تقابلی، زمانی که «قیاس» را به کار می‌برد، در حقیقت قصد دارد عناصر مشابه با عنصر اصلی را بررسی ‌کند. در مقابل زمانی که قصد استفاده از «تقابل» را دارد، می‌خواهد عناصر متفاوت را مورد بررسی جزئی قرار دهد. با این تعریف، تکلیف جستارهای قیاس و تقابل مشخص است. نویسنده با نوشتن چنین جستارهایی می‌خواهد دو موضوع را از راه قیاس، تقابل یا هر دو آن‌ها تفسیر و بررسی کند. در حقیقت جستار نویس ابتدا دو یا چند موضوع که با یکدیگر ارتباط محتوایی و معنادار دارند را انتخاب می‌کند و سپس به بررسی و تحلیل عناصر مشابه و متفاوت آن‌ها می‌نشیند. شاید تصور کنید نوشتن چنین جستاری ساده و بی‌فایده است، اما اشتباه نکنید! نویسنده جستارهای قیاس و تقابل، سراغ بدیهیات نمی‌رود و قرار است به مخاطب از دریچه‌ای متفاوت و غافل‌گیرکننده موضوعات را نشان دهد. جستار تبیینی (explicatory essay) جستارهای تبیینی از دسته جستارهای تخصصی به شمار می‌روند. در این نوع جستارها نویسنده برای توضیح، تفسیر و یا تحلیل متنی ادبی مانند داستان، شعر، نمایشنامه، رمان و یا هر اثر ادبی دیگری دست به نوشتن مطلبی می‌برد. در حقیقیت جستار نویس هنگام نوشتن جستارهای تبیینی عموما قرار است ابیات یا جملاتی از یک اثر ادبی را به‌طور کامل بر اساس فرضیه‌ای مشخص بررسی کند. منظور از فرضیه چیست؟ مثلا نویسنده بر اساس یک یا چند بیت فرضیه‌ای درباره ویژگی‌های ظاهری رستم مطرح می‌کند و در طول جستار تبیینی خود سعی در تحلیل و بررسی این موضوع دارد. نتیجه‌گیری حائز اهمیت بسیار زیادی در این شکل از جستارها است. همچنین نویسنده برای ادعاهای خود باید منابع تاییدشده‌ای را ارائه دهد. جستار فرایندی (process essay) جستار فرایندی نوعی از نوشتار است که در آن نویسنده قصد دارد کار یا مهارتی را به مخاطب آموزش دهد. این کار یا مهارت می‌تواند یک تکنیک ریاضی، یک دستور پخت غذا و یا یک مهارت فنی باشد. در این شکل از جستارها نویسنده تلاش می‌کند مخاطب را برای رسیدن به هدفی خاص از کاری معین راهنمایی کند و او را تا انتهای مسیر برساند. از این رو این جستارها همیشه مخاطبان خود را دارند و از رونق نمی‌افتند.   جستار اقناعی (persuasive essay) هدف از نوشتن این نوع جستار، از نامش هم پیدا است. نویسنده با نوشتن جستارهای اقناعی به دنبال قانع کردن مخاطب با حقایق و استدلال‌های منطقی است تا او بتواند دیدگاه و ایده‌ای را بپذیرد یا یک کنشی خاص را انجام دهد. نویسندگان این نوع جستارها برای نگارش ابتدا حول محور موضوعی که می‌خواند صحبت کنند، کاملا تحقیق ‌کرده و در این مسیر تمام تلاششان را در جهت آگاهی از همه جوانب امر صرف می‌‌کنند. نویسنده‌های جستارهای اقناعی به تدریج در می‌یابند برای این که بتوانند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند، باید به مسئله مورد نظر با دو دیدگاه مخالف و موافق نگاه کنند تا تفاوت‌های هر دو رویکرد را متوجه شوند و مخاطب را نسبت به درستی یکی و نادرستی دیگری قانع کنند. کلام پایانی هر چند جستار نویسی نه فقط در ایران، که در جهان قدمتی دیرینه دارد، اما سال‌های اخیر را می‌توان نقطه اوج جستار نویسی دانست. در این سال‌ها نویسندگان زیادی آگاهانه اقدام به نوشتن جستار کرده و خود را جستارنویس می‌دانند و این در حالی است که پیش از این اصلا قالبی تحت عنوان جستار تعریف نشده بود. در حقیقت امروزه با تعاریف فعلی می‌توانیم بسیاری از نوشته‌های قدیمی را در این قالب بگنجانیم، بدون آن که نویسندگان آن مطالب بدانند در لحظه نگارش، در حال خلق چه اثری هستند. منابع https://bowvalleycollege.libguides.com/essays https://www.toppr.com/guides/english/writing/essay/ https://en.m.wikipedia.org/wiki/Essay https://handmadewriting.com/blog/guides/what-is-an-essay/ 
ادبیات داستانی
ادبیات داستانی
ادبیات گونه‌های مختلفی دارد و هر کدام از این گونه‌ها مخاطب مخصوص به خود را در گذر زمان پیدا می‌کند. ادبیات داستانی یکی از جذاب‌ترین گونه‌های ادبیات است که در میان ایرانیان به‌دلیل علاقه بیش از حد تمام نسل‌ها به روایات و حکایات، مخاطبان بسیار زیادی دارد. ادبیات داستانی ایران برای رسیدن به قله‌ای که امروز بر روی آن قرار گرفته، مسیر پرفراز و نشیبی را گذرانده است. در ادامه می‌خواهیم تاریخچه داستان در ایران و شیوه تکامل و بلوغ آن را شرح دهیم. با ما همراه باشید. ادبیات داستانی چیست؟ نام ادبیات را اساسا به هر اثر ادبی شکوهمندی که عامل تخیل در آن دخیل باشد، می‌دهند. ادبیات به‌طور کلی دو معنای عام و خاص دارد که در معنای عام کلمه، هر نوع نوشته‌ای شامل رساله‌ها، بخش‌نامه‌ها، آثار علمی، فرهنگی، فلسفی و ... را شامل می‌شود. اما ادبیات در معنای خاص شامل آثاری هستند که نویسنده به شکل خودآگاه و از روی اراده برای بیان مقصودی مشخص و معین نوشته و از لحاظ زیبایی‌شناسی و سبکی دارای ارزش خاصی باشد.بیشتر بخوانید: ادبیات چیست؟ادبیات شاخه‌های خاصی دارد که یکی از انواع محبوب و متنوع آن، ادبیات داستانی است که تمام آثار روایی منثور و منظومی را که با دنیای واقعی ارتباط داشته‌باشد و چیزی را روایت کند، در بر می‌گیرد؛ مانند داستان کوتاه، قصه، رمان و .... تاریخچه ادبیات داستانی داستان‌نویسی خصوصا در ایران تاریخچه پربار و غنی دارد. در حقیقت تاریخ داستان‌نویسی در ایران به قرون اولیه پیدایش نسخ خطی باز می‌گیرد. اساسا ادبیات کهن ایران سرشار از موضوعاتی است که با انواع افسانه‌ها، اسطوره‌ها، حکایات، روایات و تمثیل‌ها درآمیخته شده است؛ اما به شکل رسمی و با سبک و سیاق مدرن امروزی می‌توان گفت داستان‌نویسی از اروپا به ایران آمده و تکامل یافته است. تاریخ ادبیات داستانی نشان می‌دهد که ادبیات ایران در قرون گذشته سرشار از داستان‌ها و روایاتی است که اغلب جنبه نمادین و رمزی دارند و برای بیان مسائل اخلاقی، تعلیم و آموزش رموز عرفانی و فلسفی به کار گرفته می‌شده‌اند. حکایاتی مانند گلستان سعدی، انوار سهیلی، سمک عیار، داراب‌نامه، اسکندرنانه، قابوس‌نامه و ... تنها بخشی از این ادبیات کهن هستند. با ورود نمونه‌های اروپایی به کشور و ترجمه آثار آن‌ها به زبان فارسی، شکل نوینی از داستان‌نویسی وارد فرهنگ ایرانیان شد که توانست جهان‌بینی نویسندگان را دستخوش تغییر کند. در ادامه بیشتر راجع به گونه‌های کاربردی ادبیات صحبت خواهیم کرد. انواع ادبیات داستانی همان‌طور که گفتیم ادبیات گونه‌های مختلفی دارد که یکی از انواع اصلی و بسیار محبوب آن، ادبیات داستانی است. این گونه ادبیات، خود نیز به چند حوزه مختلف تقسیم می‌شود که هر کدام از آن‌ها ویژگی‌های خاص خودشان را دارند و شامل آثاری می‌شوند که در تاریخ ادبیات ماندگارند. این گونه‌های ادبی عبارت‌اند از: رمان رمان در ادبیات فارسی مترادف واژه «Novel» در غرب است. در تعریف این گونه ادبی می‌توان گفت رمان نام اثری داستان‌مانند است که در رابطه با تجربیات خاص و جالب بشری به رشته تحریر در می‌آید. طولانی بودن داستان، سبک، موضوع و شکل نگارش را می‌توان از بارز‌ترین تمایز‌های رمان نسبت به دیگر انواع ادبی به شمار آورد. نویسنده در اغلب قسمت‌های رمان تلاش می‌کند تجربیات فردی شخصیت‌ها را روایت کند و به این‌ترتیب یک پرتره داستانی جذاب، پیچیده و هیجان‌انگیز را به مخاطب نشان دهد. شاید به همین علت است که عنصر تخیل در بسیاری از رمان‌ها حضور ویژه دارد و شخصیت‌ها امکان این را دارند که قدرت‌های عجیبب و غریب خود را به نمایش بگذارند.بیشتر بخوانید: بهترین های ادبیات ایران؛ 10 رمان ایرانی که باید بخوانیمرمان‌ها می‌توانند ژانرهای مختلفی داشته‌باشند؛ رمان تخیلی، رمان علمی، رمان عاشقانه، رمان طنز، رمان پلیسی و معمایی، رمان اجتماعی، رمان تاریخی، رمان سیاسی و ... تنها بخشی از ژانر‌های این گونه ادبی هستند. برخی تاریخ‌شناسان حوزه ادبیات فارسی عقیده دارند که مسیر رمان در ادبیات داستانی ایران با سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی به قلم میرزا حبیب اصفهانی آغاز شد. برخی دیگر رمان شمس و طغرا نوشته محمد باقر میرزا خسروی را نقطه شروغ رمان فارسی می‌دانند و بسیاری دیگر بر این باورند که اساس و پایه رمان فارسی، خصوصا رمان اجتماعی فارسی با تهران مخوف مشفق کاظمی شکل گرفت. به هر روی ادبیات فارسی خصوصا در دوران معاصر غنی از رمان‌های قدرتمند و بی‌بدیل است. رمان‌هایی مانند بوف کور صادق هدایت، ملکوت بهرام صادقی، همسایه‌های احمد محمود، سمفونی مردگان عباس معروفی، کلیدر محمود دولت آبادی، سنگ صبور بهرام چوبک و شازده احتجاب هوشنگ گلشیری را می‌توان تنها بخشی از بزرگ‌ترین آثار فارسی در گونه رمان دانست. رمانس یکی از انواع ژانرهای ادبی، رمانس است که تفاوتی بنیادی و عمیق با رمانتیسم -که نام یک مکتب است- دارد. کلارا ریو می‌گوید که رمانس گونه‌ای از داستان قهرمانی است که در آن  عناصر و شخصیت‌های افسانه‌ای و اسطوره‌ای حضور دارند و با زبان خاص و فاخر به روایت اتفاقاتی می‌پردازند که ممکن است هیچ‌گاه به وقوع نپیوندد. در رمانس‌ها، نویسنده تلاش می‌کند به شکل واضح مرز بین شخصیت‌های ترسو و شجاع، خوب و بد و عاقل و نادان را با شخصیت‌هایی مشخص کند که از جنس افراد عادی نیستند و حتی ممکن است قدرت‌های خارق‌العاده‌ای داشته.باشند. عمده تمرکز نویسنده در نوشتن رمانس بر وقوع رویدادهای باورنکردی است. اما تفاوت رمانس و حماسه در چیست؟ اصولا حماسه‌ها، بنیادی اساطیری دارند، اما رمانس‌ها ممکن است این‌گونه نباشند و بدون توجه به اسطوره‌ای خاص، شخصیت‌ها اعمال عجیب و دور از واقعیتی انجام دهند. علاوه‌براین، حماسه‌ها اصولا راوی تاریخ ملی هستند. اما رمانس‌ها عموما ساخته و پرداخته ذهن نویسنده محسوب می‌شوند و ریشه تاریخی ندارند، با این‌که می‌توانند از رخدادهای تاریخی بهره بگیرند. در حماسه‌ها گاهی قهرمان‌ها شکست می‌خورند؛ اما در رمانس قهرمان همیشه پیروز است و در نبردهایش موفق می‌شود. به‌طورکلی رمانس را می‌توان بستری مفید و کاربردی برای بیان داستان‌های خارق‌العاده، پهلوانی و بعضا تعلیمی دانست. تاریخ ادب فارسی مملو از رمانس‌های بی‌نظیر مانند فیروزشاه‌نامه، داراب‌نامه، حسین کرد شبستری، امیر ارسلان نامدار و ... است. قصه قصه، نام گونه ادبی بسیار کاربردی است که خود شامل انواع گوناگونی می‌شود. این واژه را می‌توان معادل «Story» در زبان انگلیسی گرفت. در لغت‌نامه دهخدا ذیل این واژه معانی چون حدیث، داستان و سرگذشت آمده است. محمد معین هم همین کلمات را برای بیان معنی لغوی قصه استفاده می‌کند. اما چیزی که در تعریف واژه قصه اهمیت دارد، معانی اصطلاحی آن است. قصه در ادب فارسی دارای قدمتی بسیار کهن است و اساسا بیشتر آثار ادبی بر مبنای خلق قصه برای ایجاد ارتباط با مخاطب بنا شده‌اند.بیشتر بخوانید: اهمیت قصه گویی برای کودکان؛ بگذارید کودکان با قصه‌ها بزرگ شوند!قصه را می‌توان کلام دنباله‌داری دانست که در آن اتفاقات مختلفی روی می‌دهد و ممکن است این اتفاقات سفید، سیاه یا خاکستری باشند. میان نویسندگان و منقدان ادبی ایران اختلافات زیادی در رابطه با پیدا کردن جایگزینی مناسب برای واژه "Story" وجود دارد. عده‌ای مانند رضا براهنی واژه «قصه» را جایگزینی مناسب می‌دانند و برخی دیگر مانند هوشنگ گلشیری ترجیح می‌دهند از واژه «داستان» استفاده کنند. فرقی نمی‌کند کدام نظر مرجع قرار بگیرد، به‌هرحال قصه یا داستان، یکی از مهم‌ترین موتیوهای ادبیات فارسی هستند که از دل آن فاخرترین و ماندگارترین آثار متولد شده است. قصه شاه‌عباس و چاره‌نویس، مادیان چهل‌کره، شهر حاکم‌کش، شاه طهماسب و شاه عباس، ورقه و گلشاه، حسن کچل و پهلوان‌ پنبه را می‌توان از مهم‌ترین قصه‌های کهن فارسی دانست. داستان کوتاه یکی دیگر از انواع ادبی کاربردی در ادبیات داستانی، داستان کوتاه است. اساسا نام داستان کوتاه به داستان‌هایی اطلاق می‌شود که طول کمی دارند و قصه‌ای کوتاه را روایت می‌کنند. در حقیقت می‌توان این‌ گونه تعبیر کرد که به کمک داستان کوتاه نویسنده دریچه‌ای به زندگی شخصیت‌ها باز می‌کند و برای مدت کوتاهی به خواننده این امکان را می‌دهد که از این دریچه‌ به زندگی شخصیت‌ها و اتفاقاتی که برای آن‌ها می‌افتد، نگاه کند. شخصیت‌ها اصولا در داستان کوتاه فرصت عرض اندام ندارند و نویسنده نمی‌تواند مانند داستان‌های بلند به پرداخت آن‌ها بپردازد. در ادبیات کهن گونه‌ای از داستان کوتاه را می‌توان در آثار روایی فارسی مثل گلستان سعدی مشاهده کرد، اما در ادب فارسی معاصر و مدرن، مسیر داستان کوتاه با «یکی بود یکی نبود» محمد علی جمال‌زاده آغاز شد. نخستین داستان از این مجموعه «فارسی شکر است» نام دارد که موضوع اصلی آن زبان فارسی است. در ادامه این مسیر نویسندگان چون صادق هدایت، صادق چوبک؛ جلال آل احمد، بزرگ علوی، ابراهیم گلستان؛ جمال میرصادقی، هوشنگ گلشیری، بهرام صادقی و سیمین دانشور نیز طبع‌آزمایی کردند. سنگر و قمقمه‌های خالی، نیمه تاریک ماه، آتش خاموش، سگ ولگرد، زن زیادی و خیمه‌شب‌بازی از معروف‌ترین مجموعه داستان کوتاه‌های معاصر ادبیات فارسی است.
۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک